و نه هیچ کس دیگر ، فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود ، دلش آغوش گرم میخواهد .
این جاسرزمین واژگان واژگون است.....
جایى کـــــــــــــــــه:
گنـــــــــــج، جنـــــــــــگ می شود
درمـــــــــــــــان، نامـــــــــــــــرد
قهقهه، هق هق
اما دزد هــــــــمان دزد است ؛درد هـــــــــــــمان درد
و گــــــــــــرگ همان گـــــــــــــــرگ !!!
سرخوشانه میخندم ؛
شوخی میکنم !
و تو نمیدانی ،
چقدرسخت است احساس خفگی کردن ....
پشت این نقاب لعنتی ... !!!
دلتنگی عین اتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یکدفعه
همه ات را اتش میزند...
من که گفتم این بهار افسردنی است / من که گفتم این پرستو مردنی است
من که گفتم ای دل بی بند و بار / عشق یعنی رنج ، یعنی انتظار
آه عجب کاری به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل . . .