کلبه دلدادگان

پیداست که دل کندن اگر آسان بود / فرهاد به جای بیستون دل میکند

کلبه دلدادگان

پیداست که دل کندن اگر آسان بود / فرهاد به جای بیستون دل میکند

خطا کردم

خطا از من است،می دانم.

از من که سالهاست گفته ام"ایاک نعبد"

اما به دیگران هم دل سپرده ام...

از من که سالهاست گفته ام"ایاک نستعین"

اما به دیگران هم تکیه کرده ام

اما رهایم نکن

بیش از همیشه دلتنگم

به اندازه ی تمام روزهای نبودنم

کاش بارانی ببارد

   


کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند


بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر کند

قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها

رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند

بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را

شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند

مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت

سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند

چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها

شاید این باران که می بارد شما را تر کند

کهنه صرافان دنیا

کهنه صرّافان دنیا از تصرّف می خورند
از عدالت می نویسند، از تخلّف می خورند

می نویسم دوستان! معیار خوبی مرده است
دوستان خوب من تنها تأسّف می خورند!

این که طبع شاعران خشکیده باشد عیب کیست؟
ناقدان از سفرۀ چرب تعارف می خورند

عاشقان هم گاه گاهی ناز عرفان می کشند
عارفان هم دزدکی نان تصوّف می خورند

یوسف من! قحطی عشق است، اینان را بهل!
کلفت دین اند و دنیا، از تکلّف می خورند

آخر این قصّه را من جور دیگر دیده ام
گرگ ها را هم برادرهای یوسف می خورند!

                                                                          علیرضا قزوه

خدایا تو را صدا میکنم

ary88o1ln6msxcyj3n3.jpg

وقتی‌ قلب‌هایمان‌ کوچک‌تر از غصه‌هایمان‌ می‌شود

وقتی‌ نمی‌توانیم‌ اشک‌هایمان‌ را پشت‌ پلک‌هایمان‌ مخفی‌ کنیم‌

و بغض‌هایمان‌ پشت‌ سر هم‌ می‌شکند،

وقتی‌ احساس‌ می‌کنیم‌ بدبختی‌ها بیشتر از سهم‌مان‌ است‌ و رنج‌ها بیشتر از صبرمان؛

وقتی‌ امیدها ته‌ می‌کشد و انتظارها به‌ سر نمی‌رسد،

وقتی‌ طاقتمان‌ طاق‌ می‌شود و تحملمان‌ تمام...

 

 آن‌ وقت‌ است‌ که‌ مطمئنیم‌ به‌ تو احتیاج‌ داریم‌ و مطمئنیم‌ که‌ تو،

فقط‌ تویی‌ که‌ کمکمان‌ می‌کنی...

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را صدا می‌کنیم، تو را می‌خوانیم.

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را آه‌ می‌کشیم، تو را گریه‌ می‌کنیم، تو را نفس‌ می‌کشیم.

  وقتی‌ تو جواب‌ می‌دهی،

 

 دانه‌دانه‌ اشک‌هایمان‌ را پاک‌ می‌کنی‌ و یکی‌یکی‌ غصه‌ها را از توی‌ دلمان‌ برمی‌داری،

‌ گره‌ تک‌تک‌ بغض‌هایمان‌ را باز می‌کنی‌ و دل‌ شکسته‌مان‌ را بند می‌زنی،

‌ سنگینی‌ها را برمی‌داری‌ و جایش‌ سبکی‌ می‌گذاری‌ و راحتی؛

‌ بیشتر از تلاشمان‌ خوشبختی‌ می‌دهی‌ و بیشتر از لب‌ها، لبخند،

‌ خواب‌هایمان‌ را تعبیر می‌کنی‌ و دعاهایمان‌ را مستجاب‌ و آرزوهایمان‌ را برآورده،

‌ قهرها را آشتی‌ می‌کنی‌ و سخت‌ها را آسان.

‌ تلخ‌ها را شیرین‌ می‌کنی‌ و دردها را درمان،

‌ ناامیدها، امید می‌شود و سیاه‌ها سفید سفید...

  

 خدایا

تورا صدا میکنیم ،تو را می خوانیم

من از تو دل نمیبرم


2o1llz9f3gf2kn0uqozl.jpg

من از تو دل نمیبرم اگر چه از تو دلخورم

اگر چه گفته ای تو را به خاطرات بسپرم ...
هنوز هم خیال کن کنار تو نشسته ام
منی که در جوانی ام بخاطرت شکسته ام
تو در سراب آینه شبانه خنده میکنی
من شکست داده را خودت برنده میکنی
نیامدی و سالها نظر به جاده دوختم
بیا ببین که بی تو من چه عاشقانه سوختم
رفیق روز های خوب رفیق خوبه روزها
همیشه ماندگار من همیشه در هنوزها
صدا بزن مرا شبی به غربتی که ساختی
به لحظه ای که عشق را بدون من شناختی